مقالات
اصل هویت ملی
خلاصه :
رمز بقا و تداوم هر جامعه، وجود وجوه اشتراک در زمینه های فرهنگی،سیاسی،اجتماعی و عقیدتی بین افراد آن جامعه است که از آن تعبیر به((هویت قومی و ملی))می شود.دوام این هویت در عرصه بین المللی منوط به آگاهی از میراث ارجمند کهن و گذشته آن ملت است که در طول تاریخ حفظ شده و مایه فخر و مباهات آنها بوده است .
بحران هویت در نسل جوان یکی از مشکلاتی است که گسترش ارتباطات ، هجوم جهانی شدن ، جذابیت ماهواره ، اینترنت و انواع محصولات فرهنگی ، نسل جوان را در برابر این اطلاعات فراوان سر در گم کرده و در آنها نوعی درماندگی ، احساس بی ریشگی و جدایی فرهنگی با نسل کهنسال و میانسال به وجود آورده است که هویت آنان و کیان جامعه را در معرض تهدید قرار می دهد. بی معنایی و هدفدار نبودن زندگی ، جوانان را به ظاهر آرایی مفرط کشانده است و افراد به ویژه نسل جوان هویت خود را در مصرف مطلق ، آن هم نوع غربی آن می دانند.(عبداللهی، 1375)عجیب نیست که ادامه این وضعیت به ابتذال فرهنگی می انجامد و به جای شخصیت های ملی ، مذهبی و ورزشی کشورمان ، افرادی مانند مادونا و مایکل جکسون شخصیتهای مورد علاقه دانش آموزان می شوند .
بحران هویت به دنبال بیهویتی عارض می شود. در واقع دور شدن از هویتهای موجود و نیافتن هویت مطلوب، افراد را دچارسردرگمی و بلاتکلیفی میکند که خود زمینة مساعدی را برای رشد آسیبهای اجتماعی فراهم می سازد . مواردی نظیر، احساس پوچی، عدم تفاخر به ایران و ایرانی بودن(با وجود همه پیشینه افتخار آمیز)، گرایش به فرهنگ کشورهای توسعه یافته، تقلید از مدها و سبکهای غربی، تمایل به زندگی در سایر کشورها، استفاده از الفاظ زبان بیگانه در صحبت کردن، مهاجرت و...از جمله این آسیبهاست. این معضل به خصوص در نسل جوان و دانش آموز ما نمود بیشتری دارد که خطر سلطة فرهنگی بیگانگان و از دست رفتن هویت ملی را به همراه دارد .
علیرغم تلاشهایی که برای مقابله با بحران هویت در بین جوانان و نوجوانان صورت می گیرد ولی براساس یک تحقیق، احساس تعلق به هویت ملی در تمام دورههای تحصیلی پایین است و نظام آموزشی نتوانسته تاثیر محسوسی در ایجاد آگاهی و حس تعلق به هویت ایرانی داشته باشد. گفته می شود عدم شناخت نسبت به فرهنگ خودی و جذاب بودن فرهنگ غرب و تبلیغات بیش از حد آن از عوامل اصلی گرایش به فرهنگ غرب است. برای رفع این آسیب و پاسخگویی به نیاز نسل جوان باید به تولید هویت در فرایند بازگشت به خویشتن پرداخت. این کار از طریق فراهم کردن زمینه های فکری و اندیشهای در میان دانش آموزان امکان پذیر است که در این زمینه برنامه های درسی آموزش و پرورش مهمترین مجاری خوراک فکری و فرهنگی محسوب می شوند(صدر، 1377).
به اعتقاد صاحب نظران یکی از مهمترین راه های رهایی از بحران هویت، پیوند نسلها، برقراری روابط ذهنی و عاطفی با میراث فرهنگی گذشتگان و علاقه مندی به عناصر فرهنگ ملی و دینی و شناخت واقع بینانه مقتضیات زمان و تقویت درون مایههای علمی و معنوی و عقلایی، توانمندیهای موجود در تحصیلات مدرسهای و محتوای کتب درسی است. بر این اساس توجه به ابعاد مختلف هویت در کلیه کتب درسی از اهمیت خاصی برخوردار است. در مورد ابعاد هویت ملی صاحب نظران آراء متفاوتی ارائه کرده اند برخی 4 بعد برای هویت ملی بر شمرده اند و برخی 6 بعد و برخی نیز 7 بعد برای آن قائل شده اند که قول اخیر تقسیم بندی دقیقتری از ابعاد هویت ملی را به دست می دهد که به طور خلاصه به شرح ذیل می باشند:
1) بعد اجتماعی: کیفیت روابط اجتماعی فرد با نظام کلان اجتماعی. احساس تعهد مشترک افراد یک کشور. شاخص های عملیاتی آن عبارتند از:
الف) ترجیح مصالح و منافع جمعی بر فردی
ب) برقراری روابط دوستانه و عاطفی در تمامی ابعاد
ج) ابزار رضایت عمومی از اوضاع موجود
د) احساس سودبری از مناسبات موجود
ه) مشارکت در نظام تقسیم کار
و) پایبندی به هنجارهای عام
2) بعد تاریخی: آگاهی نسبت به پیشینه و احساس تعلق بدان. شاخص های آن عبارتند از:
الف) دانش تاریخی: دانستن مهم ترین حوادث و آشنایی با شخصیت های نقش آفرین تاریخ
ب) تعلق خاطر تاریخی: داشتن احساسات و عواطف مثبت و منفی به حوادث و اشخاص تاریخ ساز
ج) اهتمام تاریخی: میزان اهمیت دادن به تاریخ
3) بعد جغرافیایی: دلبستگی و تعلق خاطر به سرزمین مادری که با مرزهای مشخص معین است, شاخص های ان عبارتند از:
الف) آمادگی برای دفاع از سرزمین در زمان بروز خطر
ب) ترجیح زندگی در کشور خود نسبت به سایر نقاط جهان (عدم تمایل به مهاجرت)
ج) پذیرفتن سرزمین مشخص به عنوان کشور
4) بعد سیاسی: تعلق به دولت, نظام سیاسی و ارزش های مشروعیت بخش حکومت. افرادی که از لحاظ فیزیکی و قانونی یعضو یک نظام سیاسی هستند و داخل مرزهای ملی یک کشور زندگی می کنند و موضوع یا مخاطب قوانین آن کشور هستند, از لحاظ روانی هم خود اعضای آن نظام سیاسی بدانند و احساس کنند در دستیابی به حقوق سیاسی و اجتماعی موقعیتی برابر دارند. شاخص های آن عبارت است از:
الف) آگاهی از نحوه کارکرد نظام سیاسی
ب) مشارکت و نظارت در وقایع جاری و روزمره اجتماعی
ج) علاقه به ملت
د) تمایل به انجام فعالیت های سیاسی
ه) اعتماد و اطمینان به نظام سیاسی
و) پذیرش مشروعیت و کارآمدی حکومت
ز) وفاداری به نهاد های سیاسی
5) بعد دینی: برخورداری از دین و تعالیم مذهبی مشترک, پایبندی به آن, اعتقاد و تمایل به مناسک و آیین های مذهبی فراگیر.
6) بعد فرهنگی: میرایی فرهنگی که موجب توافق فرهنگی شود. شاخص های آن عبارت است از:
الف) آئین ها و سنت های عام
ب) جشن ها و اعیاد فرهنگی عامه
ج) ارزش های سنتی
د) لباس و نحوه پوشش
ه) معماری بناها و مکان ها
و) رسوم
ز) عرف
ح) هنرهای ملی و بومی
7) بعد زبانی و ادبی: زبان یک ملت نظام معنایی یک ملت است و ابزار مهمی برای حفظ, شکل گیری و انتقال فرهنگ به شمار می آید. زبان وسیله اندیشیدن, جهان بینی, عمل اجتماعی, هویت اجتماعی و روابط خرد و کلان با یکدیگر و با جهان پیرامون و با زمان های گذشته, حال و آینده است. شاخص های این بعد که دلبستگی عاطفی به آن ها در شکل گیری هویت ملی بسیار مهم است. عبارت می باشد از:
الف) ادبیات علمی, فلسفی و سیاسی و ... به همراه شخصیت های مربوط بدان ها
ب) آثار منظوم ادبی, داستانی و شخصیت های نقش آفرین آن ها
ج) ادبیات عامه
د) زبان رایج
ه) موسیقی ملی
ابعاد هفتگانه هویت ملی فوق الذکر با کلیه زیر مجموعه هایش می تواند به تناسب در محتوای کلیه کتابهای درسی به نحوی از انحاء مورد توجه قرار گیرد . اما متاسفانه پژوهش های انجام شده نشان می دهد که میزان و نحوه پرداختن به موضوع هویت ملی تناسب کافی با اهمیت و ضرورت این بحث ندارد و پاسخگوی نیاز جامعه نمی باشد.
مدرسه حکمت با توجه به اهمیت این موضوع یکی از اصول تربیتی خود را پرداختن به هویت ملی متربیان دانسته و جهت تبیین آن اقدامات لازم را انجام می دهد.